مطلبی را که میخوانید با عنوان وبلاگم ارتباط ندارد ولی بعد از خواندن آن خواستم آنرا برایتان بگذارم تا بدانید که چه قسم موجوداتی در قالب انسان میتوانند زندگی کنند. مطلب را حتماً بخوانید و قضاوت کنید.
این مطلب را از http://www.rahenejatdaily.com/khanevada/66/86012406.html گرفته ام.
درد دلهای یک مادر
4 سال بیش که شوهرم بر اثر سکته مغزی فوت نمود، پسر 19 ساله ام مسئولیت زندگی من و 2 دخترم را برعهده گرفت.
در اوایل زندگی به خوبی پیش می رفت، با ارثیهای که از شوهر مرحومم به جامانده بود به زندگی ادامه می دادیم و پسرم را با گرفتن چند دکان در مندوی وضع اقتصادی بسیار خوبی یافت و از نظر اقتصادی هیچ مشکلی نداشتیم، هر دو دخترم نیز به مکتب میرفتند و پسرم همهی لوازم و احتیاجاتشان را بر آورده می ساخت.
خدا را شاکرم که با وجود آنکه زود هنگام بیوه شدم ولی پسرم مرد خانه شد ولی این خوشحالی مدتی بیش نبود، سال گذشته، پسرم را با دختری که خودش معرفی کرده بود عروسی کردم، اوایل عروسم خوب بود اما کم کم غرور بیجایش بالا گرفت و مرتب به پسرم نقنق میکرد و از من و 2 دخترم شکایت میکرد، بحث و جنگ و جدل که بالا گرفت دخترانم را از مکتب رفتن بازداشتم اما پسرم دیگر حاضر نبود که با ما زندگی کند، میگفت دخترانت را شوهر بده و خودت هم با آنان زندگی کن، من دیگر نمیتوانم شما را نگهداری کنم، من هم زندگی دارم.
حالا هر دو دخترم ازدواج کردهاند ولی من هم چنان با عروس بد نیت و زشت خویم زندگی میکنم، با او بسیار مدارا میکنم، چون میترسم که به کوچکترین بهانهای به همراه پسر قدر نشناسم مرا از خانه بیرون کنند.
بینی تمام فاکولته طب را بریدی این مضمون تکراری و بی معنی ره به موضوعات طبی حی ارتباط دارد هر کس هر حه دلش خواست مینویسد هر سخن حایی و هر نکته مکانی دارد.اگر داکتر باشی و یا محصل آینده حندانی نداری مثل این موضوعت به به درد سر انتیبیوتیک و به مریض بای درد سر دردی ره خواهد دادی.
تشکر از حسن نظرتان لطف کردید انتقاد شما بالای دیده و لی فکر میکنم لهجه که شما استفاده نمودید بینی تمام با سواد ها و تقد گران را بریده.
موفق باشید
نوید